نتایج جستجو برای عبارت :

اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست

روزی حاکمی به وزیرش گفت:امروز بگو بهترین قسمت گوسفند را برایم کباب کنند و بیاورند.
وزیر دستور داد خوراک زبان آوردند.چند روز بعد حاکم به وزیر گفت:امروز میخواهم بدترین قسمت گوسفند را برایم بیاوری و وزیر دستور داد باز هم خوراک زبان آوردند.حاکم با تعجب گفت:یک روز از تو بهترین خواستم و یک روز بدترین هر دو روز را زبان برایم آوردی چرا؟؟؟وزیر گفت: "قربان بهترین دوست برای انسان زبان اوست و بدترین دشمن نیز باز هم زبان اوست"  
قدر 4 چیز را پیش از از دست
✨﷽✨ ✍روزی حاکمی به وزیرش گفت: امروز بگو بهترین قسمت گوسفند را برایم کباب کنند و بیاورند.
وزیر دستور داد خوراک زبان آوردند. چند روز بعد حاکم به وزیر گفت: امروز میخواهم بدترین قسمت گوسفند را برایم بیاوری و وزیر دستور داد باز هم خوراک زبان آوردند.
حاکم با تعجب گفت: یک روز از تو بهترین خواستم و یک روز بدترین هر دو روز را زبان برایم آوردی چرا؟؟؟ وزیر گفت: "قربان بهترین دوست برای انسان زبان اوست و بدترین دشمن نیز باز هم زبان اوست"
قدر 4 چیز را پیش از
در زمان های دور حاکمی با لباس مبدل برای سرکشی و درک اوضاع به میان مردم می رفت. از قضا روزی از محلی می گذشت، سه مرد با هم در حال گفتگو بودند حاکم از آنان اجازه گرفت تا لحظه ای در کنارشان باشد.
یکی از مردان گفت آرزو دارم فرمانده لشگر کشورم باشم، دومی گفت من دوست دارم وزیر دارائی کشور باشم و سومی آهی کشید و گفت شنیده ام حاکم همسر زیبائی دارد مثل ماه ای کاش می شد من شبی را در کنار همسر حاکم می گذراندم.
حاکم که کناری نشسته بود پس از شنیدن آرزو های آنان
من خط الشهید رحمه الله قیل للصادق علیه السلام: على ما ذا بنیت أمرك؟ فقال: على أربعة أشیاء: علمت أن عملی لا یعمله غیری فاجتهدت، وعلمت أن الله عز وجل مطلع علی فاستحییت، وعلمت أن رزقی لا یأكله غیری فاطمأننت، وعلمت أن آخر أمری الموت فاستعددت.
به حضرت صادق علیه السلام عرض کردند: کار خود را بر چه چیزی بنا کرده‌ای؟
حضرت فرمودند: بر چهار چیز:
۱- فهمیدم که عمل مرا دیگری انجام نمی‌دهد؛ پس به کوشش پرداختم.
۲- دانستم که خداوند بر حال من اطلاع دارد؛ پس خجال
روزی ملا نصرالدین در خزینه حمام به خواندن پرداخت. آواز خود را بسیار نیکو و شیرین یافت. پس به نزد حاکم رفت و به او گفت هر آینه مهمان گرانقدری داشتی مرا خبر کن تا از آواز ملکوتی خود وی را مستفیض گردانم.
بعد از مدتی چند نفر مهمان حاکم شدند و حاکم خواست تا بساط سرور آنان را مهیا کند پس یاد ملا افتاد و به نوکرانش دستور داد تا وی را حاضر کنند.
ملا که آمد به وی گفت: بخوان.
ملا گفت: فرمان بده تا خزینه ای بیاورند.
حاکم گفت مردک چطور اینجا خزینه مهیا کنم؟ پس
رفتم اما دل من مانده بر دوست هنوز...می برم جسمی و دل در گرو اوست هنوز
بگذارید به آغوش غم خویش روم ... بهتر از غم به جهان نیست مرا دوست هنوز
گرجه با دوری او زندگیم نیست ولی ... یاد او میدمدم جان به رگ و پوست هنوز
رشته مهرو وفا شکر که از دست نرفت ...بر سر شانه من تاری از آن موست هنوز
بعد یک عمر که با او به  وفا سر کردم ...با که این درد بگویم؟!که جفا جوست هنوز
تا دل ناله جانسوز بر آرم همه عمر ...همچو چنگم سر غم بر سر زانوست هنوز
باهمه زخم که سیمین بدل از او دارد
ریگ به کفش داشتن
روزی روزگاری در سرزمینی بسیار دور، مرد دانا، شجاع و جنگاوری به نام سنجر زندگی می کردو او همیشه قبل از جنگیدن خوب فکر می کرد.
روزی حاکم به او گفت: قرار است کاروانی از هدایای بسیار گران قیمت به نشانه ی پایان جنگ به کشورمان وارد شود. من به این کاروان اعتماد ندارم. چون سال ها با این کشور در جنگ بوده ایم. شاید آوردن هدایا حیله باشد و نقشه ی شومی در سر داشته باشند.
سنجر تا رسیدن کاروان هدایا خوب فکر کرد. او به سربازان سپرد که کسی را با ش
یادکن مهدی که دل آرامشش درکوی اوست/بندگی حق سراسرشیعه را رهپوی اوست/عزت دنیاوعقبی در وصال اهل بیت/زمزم دلها همیشه درنسیم بوی اوست/میدهدعشق ولایت حب اواندرقلوب/آشنابا حق پرستان همدمی باروی اوست/آبشار رحمت رب کوثرآدینه هاست/چشمها بهروصالش خاطراتش سوی اوست/شرط وصل حضرت او هست اصلاح درون/سیل اشکی ازفراقش واصل در جوی اوست/ظلمهای بیشماری دشمن مولاکند/گنج پیروزی شیعه چرخش آن گوی اوست/یوسف در آفرینش دیدنش شدآرزو/مدح طاووس بهشتی طره ابروی اوست/ی
 روزی، سنگتراشی که از کار خود ناراضی بود و احساس حقارت می کرد، از نزدیکی خانه بازرگـانی رد می شد. در باز بود و او خانه مجلل، باغ و نوکران بازرگان را دید و به حال خود غبطه خورد و با خود گفت: این بازرگان چقدر قدرتمند است! و آرزو کرد که مانند بازرگان باشد.در یک لحظه، او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد. تا مدت ها فکر می کرد که از همه قدرتمند تر است، تا این که یک روز حاکم شهر از آنجا عبور کرد، او دید که همه مردم به حاکم احترام می گذارند حتی بازرگانان.
خود را به خدا بسپار، وقتی که دلت تنگ استوقتی که صداقتها ، آلوده به صد رنگ است خود را به خدا بسپار، چون اوست که بی رنگ استچون وادی عشق است او، چون دور ز نیرنگ استخود را به خدا بسپار ، آن لحظه که تنهایی آن لحظه که دل دارد ،از تو طلب یاری خود را به خدا بسپار ، همراه سراسر اوست دیگر تو چه میخواهی ؟! بهر طلبت از دوستخود را به خدا بسپار، آن لحظه که گریانی آن لحظه که از غمها ، بی تابی و حیرانیخود را به خدا بسپار، چون اوست نوازشگرچون ناز تو میخواهد ، او را
گفت سعدی مصرعی ، این بس نکوست # دوست آن باشد که گیرد دست دوست
این سخن اکنون چه بی معنی شده # یا که این سان گفتمان در عصر اوست
مردمان اینک ملون گشته اند # می کنند از کله ی هر دوست پوست
دست کس را گر نمی گیری مگیر # اینچنین رفتار خنثی از چه روست
بخت بد را منتظر گشتی به دوست # غیبت و تهمت تو را یک گفتگوست ؟
خورده ای از سفره اش صد من نمک # چشم بر هر لقمه انگاری که موست
گرجی از دنیا تو خود تنها برو # همره یکرو فقط یک آرزوست
کسی که حرف غیرمنطقی و بیهوده ای بزند و با لج بازی روی حرف خودش پافشاری کند ، می گویند " مرغش یک پا دارد " 
فرمانروای جدیدی به شهر ملا نصرالدین آمده بود و هریک از بزرگان شهر مجبور بودند طبق آداب و رسوم آن زمان ، به دیدن حاکم بروند و برایش هدیه ای ببرند . ملا نصرالدین این کارها را دوست نداشت . اما هرچه بود ، او هم یکی از بزرگان شهر به حساب می آمد و باید به دیدن حاکم جدید می رفت . ملا نصرالدین به همسرش گفت : " یکی از مرغهای خانه را بگیر و بپز تا برای حاکم
بهارنو شد جهان و هزاران سپاس دوستخرم دلی که به عشق است شناس دوست
از خود عجب ز بهاری چنین لطیفدارم به دل غم نان و هراس دوست
آن بی خرد که به خلقی ستم نمودبیند به کار جهان انعکاس دوست
آن زاهدی که شکم سیر حاکم استاز مصلحت به تن آرد لباس دوست
جاهل کسی که به تقلید زاهدیآرد به لب چو گدا التماس دوست
آزاده باش و به دل غم مخور جهاندر گردش است به حساب از قیاس دوست
#قاسم- رستگاری
چشمی که به شب بنگرد از پشت نقابی،
تکرار کند قصه‌ی روزی و عقابی،
تردید ندارد که جهان زیر پر اوست،
هر ره که رود سایه‌ی او همسفر اوست،
این مرغ گذر از پل تدبیر ندارد،
شاید خبر از گردش تقدیر ندارد،
روزی که بگیرند از این چهره نقابی،
وقت است کبوتر بزند نوک به عقابی...

+این تفسیر شما رو به یاد کسی نمیندازه؟ :/
+اگر دوست داشتید با این لینک دانلود کنید.
به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم

بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم


الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد

مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم


جهان پیر است و بی‌بنیاد از این فرهادکش فریاد

که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم


ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل

بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرق چینم


جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی

که سلطانی عالم را طفیل عشق می‌بینم


اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست

حرامم باد اگر من جا
خود را به خدا بسپار،وقتی که دلت تنگ است؛وقتی که صداقتها آلوده به صد رنگ است
خود را به خدا بسپار،چون اوست که بی رنگ است؛چون وادی عشق است او،چون دور زنیرنگ است
خود دا به خدا بسپار،آن لحظه که تنهایی؛آن لحظه که دل دارد از تو طلب یاری
خود را به خدا بسپار،همراه سراسر اوست؛دیگر تو چه میخواهی ؟!بهر طلبت از دوست
خود را به خدا بسپار آن لحظه که گریانی؛ آن لحظه که از غمها بی تابی و حیرانی
خود را به خدا بسپار،چون اوست نوازشگر؛چون ناز تو می خواهد او را ز درو
به زودی...
حکایت حاکم و فقیر 
نویسنده مرضیه نیایش
فیپا و شابک صادر شده است
و
ثبت شده در کتابخانه‌ی ملی
نشر و پخش توسط یکی از بزرگ‌ترین ناشران کشور
تیراژ  5000 جلد 
پخش در سرتاسر کشور
گروه کودک و نوجوان: داستان‌های آموزنده
دریافتتوضیحات: داستان آموزنده حاکم و فقیر دریافت
چطور روند حاکم بر بازار رو بفهمیم؟
روند حاکم بر بازار یعنی شاخص کل. اگر موافق روند سهم ما باشه، روند حرکت سهم ما رو تقویت میکنه و اگر مخالف روند سهم ما باشه، در روند سهم اخلال ایجاد میکنه. به  خاطر همین میگن با روند دوست باشید.
جهت و سمت و سو یا همون روند بازار رو نماد های خاصی مشخص میکنن که اصطلاحا شاخص ساز هم گفته میشن. متاسفانه بازار بورس هم به نفت و فلزات وابسته هست و روند بازار تحت تاثیر نماد های بزرگ نفتی و فلزی هست.
به طور کلی نماد های بزرگ
نام کتاب : قصه های تصویری از بوستاننویسنده : مژگان شیخیانتشارات : بنفشهتوضیحات :این کتاب قصه های تصویری از بوستان می باشد که مژگان شیخی آنها را به زبان ساده و روان برای کودکان نوشته است کتاب دارای ۷۱ صفحه و ۶ داستان به نام های : ( روباه بی دست و پا ، حاتم طایی و مأمور حکم ، پادشاه خرکش ، و سکه هایش ، جوان بخشنده ) می باشد همچنین داستان ها مربوط به هم نیست و هر داستانی ماجرای متفاوتی دارد این کتاب مناسب گروه سنی ( ب و ج ) می باشد قطعه ای از کتاب :حاکم
روزی
ملانصرالدین خطایی مرتکب می‌شود و او را نزد حاکم می برند تا مجازات را
تعیین کند. حاکم برایش حکم مرگ صادر می‌کند اما مقداری رافت به خرج می‌دهد و به وی می‌گوید اگر بتوانی ظرف سه سال به خرت سواد خواندن و نوشتن
بیاموزی از مجازاتت درمی‌گذرم. ملانصرالدین هم قبول می‌کند و ماموران
حاکم رهایش می کنند!!!!!   عده ای به ملا می‌گویند مرد حسابی آخر تو چگونه
میتوانی به یک الاغ خواندن و نوشتن یاد بدهی؟ ملانصرالدین می‌گوید:
انشاءالله در این سه س
به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم


بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم



الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد

مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم


جهان پیر است و بی‌بنیاد از این فرهادکش فریاد

که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم


ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل

بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرق چینم


جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی

که سلطانی عالم را طفیل عشق می‌بینم


اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست

حرامم باد اگر من ج
و جادوگر هم برای کارکردش لازم است در مواقعی مدیریت را در دست بگیرد و چیزی را که میتواند تغییر دهد مانند یک حاکم تغییر دهد وگرنه دچار خیال بافی هایی ممکن است بشود که هیچکدام رابه صورت عملی نتواند تغییر دهد وقتی جادوگر وارد صحنه میشود وقتی از انرژی شفاگرش به صورت عملی استفاده کند در اینصورت رویاهای قلبی اش نه به صورت خلا و توهم بلکه عملا در بیرون مانند یک حاکم جلوه گر میشود وبسیار برای دیگران درواقعیت الهام بخش میشود...
 
 
کتاب حاکم و فقیر نویسنده مرضیه نیایش
موضوع: داستان های فارسی  persian fiction
           داستان های آموزنده  didactic fiction
 
گروه کودک
انتشارات اردیبهشت
شابک : 9-469-171-964-978
نشانی: تهران- خیابان انقلاب- خیابان دوازده فروردین-پلاک 316-طبقه همکف- انتشارات اردیبهشت
تلفن:
66480886-7 ، 021-66497613
 www.ordibeheshtpub.ir
در زمان های گذشته حاکمی تخته سنگی را در وسط جاده قرار داد و برای اینکه واکنش مردم را ببیند ، خودش را در جایی مخفی کرد . بعضی از بازرگانان ، نظامیان و ندیمان ثروتمند حاکم بی اعتنا از کنار تخته سنگ می گذشتند و بسیاری هم غرولند می کردند که این چه شهریست که نظم ندارد ؛ حاکم این شهر عجب مرد بی عرضه ای است . با این حال ، هیچ کس تخته سنگ را از وسط برنمیداشت .

ادامه مطلب
تصریح شفیعی کدکنی به تعصب و تنگ‌نظری خواجه عبد الله انصاری و ارادتش به معاویه
آقای دکتر شفیعی کدکنی از اساتید بزرگ در زمینه زبان و ادبیات فارسی و شناخت و تصحیح آثار صوفیه در مقدمه‌اش بر کتاب تاریخ نیشابور می‌نویسد:
«کسانی که او (حاکم نیشابوری) را به تشیع متهم کرده‌اند، افراد بسیار متعصب و تنگ‌نظری از نوع خواجه عبد الله انصاری بوده‌اند که در حق حاکم گفته است: «ثقة فی الحدیث ورافضی الخبیث» یعنی در نقل احادیث، بسیار مورد وثوق است اما رافضی
پدر فرزندان نوادگان  اوست وان پیغمبر را در روی زمبن نسلی جز فدزندان مردمیکه خلیفه اوست نمی باشد ناگاه همه بر من تاختند و گعتند ای امیر این مرد از شرک بیرون امده و بسوی کفر رفته و خون او حلال است من بانها گفتم ای مردم من برای خود دینی دارم که بان گرویده ام تا محکمتر از ان را نیابمز ان دست بر ندارم من اوصافاین مرد را  در کتابهاییکه   خدا بر پیغمبرانش نازل کرده دبده ام از کشور هندوستان و عزتبکه در انجا داشتم بیرون امده در جستجوی او بر امدم وچون ا

انسان متوجه این نکته  باشد که قلوب در دست خداى متعال است و اوست عزیز کننده، و هم اوست که فطرت انسان را با خوبى عجین فرموده که حتى کسى که خودش مغلوب نفس و شیطان است و عمل خوبى از او سر نمى زند مع ذلک فطرتا خوب و خوبى را دوست مى دارد، مگر افراد قلیلى که به قدرى شقاوت بر آنها غلبه کرده است که نه خود خوبند و نه خوبان را دوست مى دارند؛ نه خود درست کردارند و نه از صالحان خوش شان مى آید. چنین افرادى در واقع از انسانیت و فطرت انسانى بر کنار هستند.
«ثم کا
اول ِ ابتدایِ آغاز استدرِ جنت برای او باز استدر مسیرش ملک به پرواز استهمه ی کارهاش اعجاز استوقت پیکار شیر میدان استاو که همبازی یتیمان است نقطه ی تحت باء بسم اللهشرف لااله الا اللهآسمان پیش قامتش کوتاهدر خیبر برای او پر کاهدشمن از پیش و پس اگر داردذوالفقار علی دو سر دارد دست و بازوی او نمک داردبه همه نیت کمک داردعشق ما ریشه در فدک داردبه ولایت هرآنکه شک داردبرود کعبه را طواف کندو نگاهی بر آن شکاف کند هر زمان فاطمه کنار علیستهر کجا هست،بخت
1 = حاکم نیشابوری به سندش از سلمان نقل کرده که از رسول خدا شنیدم که میفرمود: حسن و حسین ، دو فرزندان من هستند هر کس آندو را دوست بدارد مرا دوست داشته و هرکس مرا دوست بدارد خدا را دوست داشته و هرکس خدا را دوست بدارد ، خداوند او را داخل در بهشت خواهد کرد، و هر کس ایندو را دشمن بدارد مرا دشمن داشته و هر کس مرا دشمن بدارد خدا را دشمن داشته وهرکس خدا را دشمن بدارد،خداوند او را داخل جهنم میکند{ مستدرک حاکم نیشابوری،ج3،صفحه166}
2= تِرمذی از انس بن مالک نقل
 
کتاب حاکم و فقیر نویسنده مرضیه نیایش
موضوع: داستان های فارسی  persian fiction
           داستان های آموزنده  didactic fiction
گروه کودک
انتشارات اردیبهشت
شابک : 9-469-171-964-978
نشانی: تهران- خیابان انقلاب- خیابان دوازده فروردین-پلاک 316-طبقه همکف- انتشارات اردیبهشت
تلفن:
66480886-7 ، 021-66497613
 www.ordibeheshtpub.ir
اعترافات علمای اهل سنت عمری به ولادت امیر المومنین علیه السلام در کعبه (۱)
اعتراف حاکم نیشابوری به تواتر روایات ولادت امیر المومنین علیه السلام در کعبه
حاکم نیشابوری از بزرگ‌ترین علما و محدثین اهل سنت عمری می‌نویسد:
فَقَدْ تَوَاتَرَتِ الْأَخْبَارِ أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ وَلَدَتْ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ كَرَّمَ اللَّهُ وَجْهَهُ فِی جَوْفِ الْكَعْبَةِ.
به تواتر رسیده است که فاطمه بنت اسد، امیر المومن
وارثشان کیست؟ اوست آری اوست مگر غیر از او می توان تصور کرد که بگویم او کیست او تنها اوست و غیر از او، اویی وجود ندارد آری اوست
او مهدی فاطمه است...............
او کجاست؟ او کجا نیست تا من بگم کجاست، او در تمام کجاها حضور دارد پس من باید ببینم کجام؟ آری کجام؟  من الان در همان کجاییم که او در همان کجاست....
از قدیم مقیم سایه قامت قاءم هستیم تا قیامت
مهدیا هر قدم با تو ایم تا مقدمه ی اقدام قیامت
قامت رعنای توست حق تقدم همه قامتهای قم
قدم بگذار و قامت هامان جملگی تقدیم قیامت
 
می گوییم هر چه از دوست رسد نیکوست
همین که زندگی مان هرچه هست با اوست
پس چه دردی درمان ندارد در درمانگاه او
و شفای هر درد به خدا در درمانگاه دوست
همچون خمینی ست خامنه ای در مفهوم اصل دین
بی هیچ ظلم کج روی دانسته نیست وصل دوست
 
 
 
 
 
بسم الله الرحمن الرحیم
هرکه این سوره را بخواند 60 حسنه برایش نویسند و 60 بدی وی را محو و 60 درجه او را بالا برند هرکه در خانه بخواند شیطان تا سه روز داخل آن خانه نشود هرکه زیاد بخواند در قیامت نامه عمل او را به دست راستش دهند وهرچه از او صادر شده است حساب نکنند و از رفیقان سید ابرار و ائمه اطهار باشد وهرکه این سوره را در خانه حاکم به قصد عزل وی نهد همان سال حاکم عزل شود و اگر دردمند یا درد شقیقه به خود آویزد شفا یابد
پیشگویی حضرت پبامبر صلی الله علیه و آله از خیانت امت در حق امیر المومنین علیه السلام (به روایت اهل سنت عمری)
حاکم نیشابوری از علمای بزرگ اهل سنت عمری روایت کرده است:
٤٦٨٦- عَنْ حَیَّانَ الْأَسَدِیِّ، سَمِعْتُ عَلِیًّا یَقُولُ: قَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «إِنَّ الْأُمَّةَ سَتَغْدِرُ بِكَ بَعْدِی، وَأَنْتَ تَعِیشُ عَلَى مِلَّتِی، وَتُقْتَلُ عَلَى سُنَّتِی، مَنْ أَحَبَّكَ أَحَبَّنِی، وَمَنْ أَبْغَضَكَ أ
به اعتراف حاکم نیشابوری عالم بزرگ اهل سنت عمری امام رضا علیه السلام در سه جا به کمک زائر خود می‌آید
حاکم نیشابوری از بزرگان اهل سنت عمری، در کتاب «تاریخ نیشابور» از قول امام رضا سلام الله علیه چنین می‌نویسد:
✍ من زارنی على بعد داری أتیته یوم القیامة فی ثلاثة مواطن حتى أخلصه من أهوالها : إذا تطایرت الکتب یمینا وشمالا ، وعند الصراط ، وعند المیزان .
هر کس مرا با وجود دورى خانه‏‌ام زیارت کند، روز قیامت در سه جا نزد او مى‌آیم تا اینکه او را از
رونمایی از کتاب حاکم و فقیر نویسنده مرضیه نیایش
موضوع: داستان های فارسی  persian fiction
           داستان های آموزنده  didactic fiction
 
گروه کودک
انتشارات اردیبهشت
شابک : 9-469-171-964-978
نشانی: تهران- خیابان انقلاب- خیابان دوازده فروردین-پلاک 316-طبقه همکف- انتشارات اردیبهشت
تلفن:
66480886-7 ، 021-66497613
 www.ordibeheshtpub.ir
     
پیامبر اکرم حضرت محمد صلی الله علیه و آله: به خدایی که جانم در اختیار اوست، وارد بهشت نمی‌شوید مگر مؤمن شوید و مؤمن نمی‌شوید، مگر این‏که یکدیگر را دوست بدارید. آیا می‌خواهید شما را به چیزی راهنمایی کنم که با انجام آن، یکدیگر را دوست بدارید؟ سلام کردن بین یکدیگر را رواج دهید. الّذی نَفسی بِیَدِهِ لا تَدخُلُوا الجَنَّةَ حَتّی تُؤمِنوا وَ لا تُؤمِنوا حَتّی تَحابّوا أ و لا أدُلُّکُم عَلی شَئیٍ اِذا فَعَلتُموهُ تَحابَبتُم؟ اَفشُوا السَّلا
 خرید اینترنتی داستان حاکم و فقیر
 نشانی سایت:
 
http://www.ordibeheshtpub.ir/Search/Keyword-%D8%AD%DA%A9%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AD%D8%A7%DA%A9%D9%85-%D9%88-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1/
 
و
 
http://www.ordibeheshtpub.ir/Category-152/
 
موضوع: داستان های فارسی  persian fiction
           داستان های آموزنده  didactic fiction
 
گروه کودک
انتشارات اردیبهشت
شابک : 9-469-171-964-978
نشانی: تهران- خیابان انقلاب- خیابان دوازده فروردین-پلاک 316-طبقه همکف- انتشارات اردیبهشت
تلفن:
66480886-7 ، 021-66497613
 www.ordibeheshtpub.ir
 
 
 
 خرید اینترنتی داستان حاکم و فقیر
 نشانی سایت:
 
http://www.ordibeheshtpub.ir/Search/Keyword-%D8%AD%DA%A9%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AD%D8%A7%DA%A9%D9%85-%D9%88-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1/
 
و
 
http://www.ordibeheshtpub.ir/Category-152/
 
موضوع: داستان های فارسی  persian fiction
           داستان های آموزنده  didactic fiction
 
گروه کودک
انتشارات اردیبهشت:
شابک : 9-469-171-964-978
نشانی: تهران- خیابان انقلاب- خیابان دوازده فروردین-پلاک 316-طبقه همکف- انتشارات اردیبهشت
تلفن:
66480886-7 ، 021-66497613
 www.ordibeheshtpub.ir
 
 
 
نظافت و پاکیزگی خانه نماد و پیام‌آور یک خانم خانه‌دار و یک بانوی خانواده دوست و مسؤلیّت‌پذیر است.یکی از مهم‌ترین دلایلی که باعث می‌شود یک محیط برای انسان آرامش‌بخش باشد و حال و هوای آسودگی پیدا کند تمیزی و نظافت حاکم بر آن محیط است و در مقابل هم کثیفی و بی نظمی حاکم بر خانه اصلی‌ترین  علّت پنهان برای ایجاد اضطراب و تشویش خاطر در همسرمان است.رسول‌اکرم(صلی‌اللّه‌علیه‌‌اله)«إِنَّ اللّه‏َ تَعالی جَمیلٌ یُحِبُّ الجَمالَ، سَخیٌّ یُحِب
خداوند، خود دلیل بر خویشتن است. به اوست که جهان قائم است و به اوست که می‌توان جهان را شناخت. و خلیفۀ او بر زمین کثرات و رنج‌ها، انسان است. انسان مظهر نمایش اوست؛ اگر به او نظر کند و جز او نبیند. و شهید نظر به وجه الله می‌کند و در خون خویش، دلیلی ست بر وجود خداوند. 
هر که تمنای دیدار خداوند را دارد به شهید بنگرد که چگونه با جان خویش به او اشاره می‌کند.
هفته‌ی پیش خبری شوکه کننده، شهر پر زرق و برق دبی را نقل محافل خبری کرد. باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: هفته‌ی پیش خبری شوکه کننده، شهر پر زرق و برق دبی را نقل محافل خبری کرد.
پرنسس هیا، همسر حاکم دبی هفته گذشته به
همراه دو فرزند کوچکش از امارات متحده‌ی عربی به انگلستان گریخت و در آنجا
تقاضای طلاق و پناهندگی سیاسی کرد. پرنسس هیا یکی از شش همسر حاکم دبی، شیخ
محمد بن راشد آل مکتوم، بود و به دلیل آنکه همواره در محافل عمومی در کنار
ه
کسانی که با شعار برجام، رای مردم را ستاندند، وقتی حاصل برجام را دیدند خم به ابرو نیاوردند و بعد از مدتها بیان داشتند که آمریکا و اروپا  نقض عهد کردند!یعنی تقصیر اونهاست و دولت حاکم بی تقصیر است.
بعد از روی کار آمدن دولتشان، کارت سهمیه بندی بنزین را حذف کردند و بعد از 6 سال ،ادعا کردند که بنزین قاچاق می شود و باید سهمیه بندی بنزین اعمال شود یعی تقصیر مردم است و دولت حاکم بی تقصیراست!
بدون توجیه مردم، قیمت بنزین را سه برابر کردند مشخص نشد مسئول ا
۶۱- پرده دارحریم دل سرا پرده محبت اوست   دیده آیینه دار طلعت اوست من که سر درنیاورم به دوکون گردنم زیر بار منت اوست تووطوبی و ماو قامت یار     فکر هرکس به قدر همت اوست گرمنآوده دامنم چه زیان     همه عالم گواه عصمت اوست منکه باشم درآن حرم که صبا … پرده دارحریم – دل سراپرده محبت اوست – غزل ۵۶
منبع : فالگیر
۶۱- پرده دارحریم دل سرا پرده محبت اوست   دیده آیینه دار طلعت اوست من که سر درنیاورم به دوکون گردنم زیر بار منت اوست تووطوبی و ماو قامت یار     فکر هرکس به قدر همت اوست گرمنآوده دامنم چه زیان     همه عالم گواه عصمت اوست منکه باشم درآن حرم که صبا … پرده دارحریم – دل سراپرده محبت اوست – غزل ۵۶
منبع : فالگیر
که هر چه بر سر ما می‌رود ارادت اوست.

نظیر دوست ندیدم اگر چه از مه و مهر
نهادم آینه‌ها در مقابل رخ دوست..
حافظ.
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
دوست ندارم دیگه مانتوهای رسمی بپوشم و مقنعه سر کنم 
دوست ندارم 
دوست دارم رنگی باشم دقیقا شبیه اون زنی که توی رویاهای دختربچگیم بود
دوست دارم بخندم و کاری که دوست دارم انجام بدم 
دوست دارم کار های قشنگم دیگرانو خوشحال کنه 
دوست دارم ... دوست دارم 
دوست دارم قلبم زنده باشه ... پیروز باشم 
دوست دارم آسمونو ببینم 
دوست دارم ستاره ها رو بشمرم 
دوست دارم دور از هیاهو بقیه عمرمو زندگی کنم ...

+ البته نه اون رنگی رنگی شکل اینفلوئنسرهای خز و بی معنی ای
      و خداوند را دستاویزی برای سوگندهایتان قرار ندهید 
 
امام سجاد از قبیله بنی حنیفه زنی داشت که یکی از دوستانش به او خبر داد که این زن دشمن امام علی (ع) است 
امام او را طلاق داد ان زن با آنکه مهریه اش را گرفته بود از روی دروغ ادعای مهریه کرد و به حاکم مدینه شکایت کرد و مطالبه ی چهار صد دینار مهریه اش را کرد . حاکم به امام عرض کرد یا سوگند بخورید یا مهریه اش را بپردازید .
امام سجاد سوگند نخورد . و به امام باقر امر کرد مهریه اش را بپردازید 
امام باق
رونمایی از کتاب حاکم و فقیر نویسنده مرضیه نیایش
موضوع: داستان های فارسی  persian fiction
           داستان های آموزنده  didactic fiction
 
گروه کودک
انتشارات اردیبهشت
شابک : 9-469-171-964-978
نشانی: تهران- خیابان انقلاب- خیابان دوازده فروردین-پلاک 316-طبقه همکف- انتشارات اردیبهشت
تلفن:
66480886-7 ، 021-66497613
 www.ordibeheshtpub.ir
     
صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست
بیار نفحه‌ای از گیسوی معنبر دوست
به جان او که به شکرانه جان برافشانم
اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست
و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار
برای دیده بیاور غباری از در دوست
من گدا و تمنای وصل او هیهات
مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست
دل صنوبریم همچو بید لرزان است
ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست
اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را
به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست
چه باشد ار شود از بند غم دلش آزاد
چو هست حافظ مسکین غلا
{دلایل عقلی امامت و مهدویت - شماره 35}
 
وظایف خلیفه مسلمانان (بخش دوم)
 
در حکومت اسلامی، امام مأمور است تا طبق قوانین و حدود الاهی عمل کند و مبنای حکم او عدالت الهی باشد. خداوند به پیامبرش می‌فرماید: «حکم کن به چیزی که خداوند نازل کرده است». آیا حاکمان اسلامی در دوران خلفا همه، خود را در برابر قانون الهی و احکام اسلامی مسئول و موظف می‌دیدند و به قوانین ثابت الهی عمل میکردند؟
در زمان خلافت عثمان کار از داد خواهی به عصیان کشید؛ مسلمانان و اکثر ا
 خرید اینترنتی داستان حاکم و فقیر
 نشانی سایت:
http://www.ordibeheshtpub.ir/Search/Keyword-%D8%AD%DA%A9%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AD%D8%A7%DA%A9%D9%85-%D9%88-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1/
و
http://www.ordibeheshtpub.ir/Category-152/
موضوع: داستان های فارسی  persian fiction
           داستان های آموزنده  didactic fiction
گروه کودک
انتشارات اردیبهشت:
شابک : 9-469-171-964-978
نشانی: تهران- خیابان انقلاب- خیابان دوازده فروردین-پلاک 316-طبقه همکف- انتشارات اردیبهشت
تلفن:
66480886-7 ، 021-66497613
 www.ordibeheshtpub.ir
 
 
 
مرگ بر آن مرگ که از عشق رهایم بکند عمر ابد دارم اگر دوست فدایم بکند مثل ستونی که فرو ریخته در غربت خاک دوری ات از هستی و از بود جدایم بکند ماهی قرمز دل صیاد به دریا انداخت ثروت من اوست و دانم که گدایم بکند ریشه ی بیرون زده از خاک منم سبز بمان من به تو نسبت ندهم آنچه خدایم بکند آه اثر از نوش لبت بر تن بی جانم نیست فکر بعید است که با بوسه دوایم بکند شب بشوم روز شود سینه شوم نیش شود دوست جفا را به تلافی وفایم بکند بهر خودت به سوی اقل
بسم الله الرحمن الرحیمخودم را دوست دارم!همه جا همراهم بوده؛ همه جا☺️یکبار نگفت حاضر نیستم با تو بیایمآمد و هیچ نگفتحرف نزدگفتم و او شنیدرنجش دادم و تحمل کرد.خودم را سخت دوست دارم!خودم را آنقدر دوست دارم که میخواهم برای حال خوبش تلاش کنم...خودم را آنقدر دوست دارم که میخواهم فقط برای او زندگی کنم...هرچندهراز گاهی دلم را میشکند اما باز هم دوستش دارم و میبخشمش تا بایستد و اشتباهش را جبران کند☺️خودم را آتقدر دوست دارم که هرروز در آغوشش میگیرمش..
تو را به جای همه کسانی که نشناخته‌ام دوست می دارمتو را به خاطر عطر نان گرمبرای برفی که آب می‌شود دوست می‌دارمتو را به جای همه کسانی که دوست نداشته‌ام دوست می‌دارمتو را به خاطر دوست داشتن دوست می‌دارمبرای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریختلبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می‌دارم
تو را به خاطر خاطره‌ها دوست می‌دارمبرای پشت کردن به آرزوهای محالبه خاطر نابودی توهم و خیال دوست می‌دارمتو را برای دوست داشتن دوست می‌دارمتو را به خاطر بوی لا
ما دوست معمولی ایم، اون عاشق یکی دیگستما دوست معمولی ایم، به روی هم نمیاریم احساسمون رو
ما دوست معمولی ایم، از دلتنگیش دارم دق میکنم
ما دوست معمولی ایم، هیچ گزینه ی دیگه ای نیس
شب تا صبح تو بغل هم میخوابیم، ما دوست معمولی ایم
بهم میگه تب داری؟ ما دوست معمولی ایم
دستم رو میپیچم دور گردنش، ما دوست معمولی ایم
واسه دیدنش لحظه شماری میکنم، ما دوست معمولی ایم
دوسش دارم، ما دوست معمولی ایم
ما دوست معمولی ایم، من عاشقش نیستم
ای خدا ، ای خالق عشق و شعور
ای خداوند گرامی ای غفور
کن کمک تا آنکه برداریم ما 
گام دوّم با خردمندی و شور
کشور ایران کند با اقتدار
از گذرگاه خطرناکش عبور
با تعمّق کرده دشمن را فلج
حق شود حاکم در اجرای امور
حال و روز تک تک مردم شود
پر زشادیهای همراه غرور
صبر آنها میوه ی خود را دهد
صلح و خوبی بهر عالم با وفور
روبروی ظلم و جور شرق و غرب
گشته دولتهای اسلامی جسور
یک نگاه تازه حاکم تا از آن
رهبران مسلمین گشته فکور
از تشرهای شیاطین واهمه
گردد از کلّ مسلم
عوام ثروتمندان را محترم می‌دانند و خواص دانشمندان را
با دوست طوری رفتار کن که به حاکم محتاج نشوی و با دشمن طوری معامله نما که اگر کار به محاکمه کشید ظفر تو را باشد
زینت انسان به سه چیز است: علم، محبت، آزادی
کسی که از اندک خویش خوشنود نباشد، هیج چیز خوشنودش نخواهد کرد
اگر در شهری دارایی و توانگری ارجمند شمرده شود، البته به همان نسبت از بزرگداشت نیکی و نیکوکاران کاسته می‌شود
ادامه مطلب
تورا دوست دارم شاملو

متن تورا دوست دارم
دانلود اهنگ من از عهد آدم تورا دوست دارم
من از روز ازل تو را دوست دارم

تورا دوست دارم چون نان و نمک

من از عهد آدم تورا دوست دارم علیرضا قربانی

دکلمه تو را دوست میدارم

دوستت دارم
من از عهد آدم تو را دوست دارم
من از عهد آدم، تو را دوست دارم از آغاز عالم، تو را دوست دارم
چه شب‌ها من و آسمان تا دم صبح سرودیم نم‌نم، تو را دوست دارم
نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی من ای حس مبهم، تو را دوست دارم
سلامی صمیمی‌تر
ای خدا ، ای خالق عشق و شعور
ای خداوند گرامی ای غفور
کن کمک تا آنکه برداریم ما 
گام دوّم را قوی تر ، با غرور
کشور ایران کند با اقتدار
از گذرگاه خطرناکش عبور
با تعمّق کرده دشمن را فلج
حق شود حاکم در اجرای امور
حال و روز تک تک مردم شود
پر زشادیهای همراه سُرور
صبر آنها میوه ی خود را دهد
صلح و خوبیِ فراوان، با وفور
روبروی ظلم و جور شرق و غرب
گشته دولتهای اسلامی جسور
یک نگاه تازه حاکم تا از آن
رهبران مسلمین گشته فکور
از تشرهای شیاطین واهمه
گردد از کلّ
انسان به خاطر محبوبش کارهای خاص انجام می‌دهد. کارهایی که او دوست دارد و می‌پسندد.
محبت یک حس تنها نیست. محبت از جنس #اعتقاد است.
قیمت هر کس به این محبت‌های اوست!
چه چیزی را دوست داریم؟ قیمت ما چه قدر است؟
@nasretooba
[عکس 1101×1279]
Add a commentمشاهده مطلب در کانال
علی مظهر همه خوبی هاست
چراکه:
نخستین حاکم اسلامی است ؛ با رای قاطع مردم به قدرت رسید.
نخستین حاکم اسلامی است؛ تاپایان حاکمیت خویش به مردم گفت “در صحنه بمانید و اظهار نظر و انتقاد به حــق کنید که من ایمن از خطا نیستم مگر اینکه خدا نگهم دارد”.
نخستین حاکم اسلامی است؛ مخالف خویش ( سعد ابن ابی وقاص) راکه مشروعیت دولتش را نپذیرفت و بیـعت نکرد؛ مقابله نکرد و حتی علیه او سخن نگفت.
نخستین حاکم اسلامی است؛ به مخالف خویش(طلحه و زبیر) که عازم مـــکه بودن
دوستت دارم...
به سان یک دیوانه، به سان یک سرباز 
به سان یک ستاره سینما 
دوستت دارم، به سان یک گرگ، به سان یک پادشاه 
به سان انسانی که من نیستم 
میدانی من اینگونه دوستت دارم
تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
برای برفی که آب می شود دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت
لبخند
ای دل خسته گرت عقده عالم به گلوست

داستان تو وغم صحبت سنگ است و سبوست

آستان بوس حرم باش و بپرس از در دوست

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست

این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست


 

دل هرکس که حسینی است زخود بی خبر است

کشته عشق حسین از همه کس زنده تر است

بس که آن نور جمالش همه جا در نظر است

هر کجا می نگرم نور رخش جلوه گر است

هر کجا میگذرم جلوه مستانه اوست

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست

این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست


 

ه
در کل ایام سال دو اسم باسط و قابض حاکم است الا در ماه رمضان که دو اسم ممسک و فاطر بر عالم حاکم می شوند. می فرماید: مَا یَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلَا مُمْسِکَ لَهَا وقتی که خداوند چیزی را باز کند کسی نمی تواند جلوی آن را بگیرد. ممسک غیر از قابض هست. قابض یعنی فشرده می کند اما ممسک یعنی مانع می شود، می بندد. اسم قابض نمی بندد جلوی چیزی را فقط آن را فشرده می کند اما اسم ممسک مانع می شود. اگر اسم ممسک بر چیزی مانع شود مثلا اسم ممسک بر
در واقع همان‌طور که هر مملکتی برای اداره، نیاز به یک حاکم یا رئیس دارد، خانه هم رئیس می‌خواهد. یعنی ریاست خانه بر عهده مرد است و تأمین حوایج و نیاز‌های زندگی هم وظیفه اوست. از سوی دیگر، خانه با ریاست تنها اداره نمی‌شود و نظیر مملکت که نیاز به اداره داخلی دارد، خانه هم مدیر و مدبر می‌خواهد و مدیریت داخلی خانه بر عهده زن است. به بیان دیگر، اگر زنی از مهر شوهرش برخوردار نباشد، نمی‌تواند فرزندان خود را از مهرمادری سیراب کند. «اگر در زندگی محبت
عبارت ها، آوا ها و حتی تکانه های جالبی بین من و علی به جریان افتاده.
ذهنم را پر از کلمه میکنم که بپاشم به صورتش و باز با سکوت تام، به زیر بغلش میخزم. کمرم درد میگیرد، کتف و شانه م تیر میکشد، تمام خونم با سرعت داغ میشود و در من می دود.
همه ش به شوخی باهم حرف میزنیم. هر لحظه برای بیرون کشیدن هم از فکر، به طعنه میگوییم "عارررره"
مسخره شده.
یا شاید قشنگ،
اینکه من چقدر سخت زندگی کردم تا به نقطه ای برسم که دوست داشتن، درست و دقیق به اندام جهان من بنشیند، ک
فقر
بازار بچه ها
زنان فاحشه
مردان معتاد
و کودکان که کلکسیون همه ی مشکلات اجتماعی هستند
همه ی مشکلات! 
اینجا نه در اوغانستان یا سوریه یا عراق جنگ زده است(!)
و نه در آمریکا یا اروپای لیبرال
اینجا:
ایران،
تهران،
،پایتخت کشوری که به نام علی متبرک است،
اگر چه در تهران حاکم،جمهوری اسلامی است اما اینجا فقر حاکم است
دیدن تصویر این منطقه اگر چه در فضای مجازی یا تلویزیون حکومتی سخت است
اما این منطقه در دامنه تهران از ارتفاعات لوکس نشین و کاخ نشین تهران
گاهی اوقات بر سر راه آدمیزاد
آدم هایی قرار میگرند
که فراتر از یک دوست معمولی هستند؛
که می شود با آن ها به هر چیزی بخندی
دوست هایی هستند در زندگی
که بی دغدغه می شود بدون نقاب بر صورت با آنها معاشرت کرد؛
می شود یادت برود که میزبانی یا مهمان!
جایی که هستی خانه اوست یا خانه خودت!
حتی می شود ناگفته های دلت،
آن هایی که جرأت گفتنش به خودت هم نداری، بهشان بگویی
و …
مطمئن باشی می شنوند و نشنیده می گیرند!
چقدر خوبند این آدمها
و چقدر همه ما نیاز داریم
به حد
نمیدانم از کجا شروع کنم. چندساعت پیش عصبی و ناراحت بودم و الان حس خوبی دارم. زندگی را دوست دارم. خانه ام را دوست دارم و این تنها چیز خوبی است که قرنطینه کردن برایم داشت. خانه ام را با تمام جزییاتش دوست دارم. البته هیچوقت متوجه این زیبایی ها نشده بودم تا اینکه دوستم از همه ی زیبایی های خانه ام استوری گذاشت. دیوارهای خانه ام را دوست دارم. نقاشی های روی دیوار را دوست دارم. اینه ی سورریالم را دوست دارم. بخاری را دوست دارم. قوری و کتری و پوست پرتقال رو
از قدیم مقیم سایه قامت قاءم هستیم تا قیامت
مهدیا هر قدم با تو ایم تا مقدمه ی اقدام قیامت
قامت رعنای توست حق تقدم همه قامتهای قم
قدم بگذار و قامت هامان جملگی تقدیم قیامت
 
می گوییم هر چه از دوست رسد نیکوست
همین که زندگی مان هرچه هست با اوست
پس چه دردی درمان ندارد در درمانگاه او
و شفای هر درد به خدا در درمانگاه دوست
 
این برای رفع فتنه نبوده که گفتیم اصل ولایت
همان فقه سید علی خامنه ایست در وصل ولایت
همچون خمینی ست خامنه ای در مفهوم اصل دین
مردمی بودند در تاریخ دور
سربلند و شادمان ، پر شرّ و شور
صنعتی پر رونق و کسبی حلال
غرق خوشحالی به دور از هر ملال
اختلافی شد سر مرز و حدود
اصل مطلب بود آبی از دو رود
حاکم یک سرزمین با ادّعا ،
گفت مال ماست این رود هر دوتا
حاکم همسایه با صبر و وقار ،
گفته است هستیم ما هم در کنار
از دو رود جاری در منطقه
برده ما هم سهم ، حرفی منطقه
حرف همسایه پذیرفته نشد
نطفه ی جنگ و جدل ها بسته شد
گشته درگیری چو آتش شعله ور
هر یک از هرسو به دیگر حمله ور
ادّعای بیخودی از ح
نمایندگان پارلمان اتریشروز چهارشنبه ۱۵ مه عرفی را به پذیرش رساندند که به جهت آن مصرف از حجاب در دبستان های این قلمرو ممنوع خواهد شد. این طرح توسط حزب راستگرای حاکم به پارلمان عرضه شده بود. اگرچه در متن قانون مصوب، نامدار از اسلام نیامده است و تنها اعلام شده که این ممنوعیت شامل «لباس ایدئولوژیک یا مذهبی» است که با پوشاندن ضابطه مرتبط باشد، ولی نمایندگان متعلق بوسیله هر دو حزب هیکل پیوستگی حاکم تصریح کرده اند که این قانون روسری اسلامی را مر
«آیرودینامیک» (Aerodynamics) را عموما می‌توان به حرکت اجسام مختلف در هوا مرتبط دانست. قوانین حاکم بر آیرودینامیک نشان می‌دهند که چگونه یک هواپیما قادر به پرواز است. تمام اجسامی که در هوا حرکت می‌کنند، تحت تاثیر قوانین حاکم بر آیرودینامیک قرار دارند. این اجسام می‌توانند یک موشک در حال انفجار یا یک بادبادک در حال پرواز و حتی یک ماشین مسابقه باشند. در واقع زمانی که یک جسم متحرک توسط هوا احاطه شده باشد، علم آیرودینامیک در مورد آن به کار می‌رود.
این
دوست دارم رهبرم رادلبر پیغمبر است/دوست دارم رهبرم را وارث برحیدراست/ازتباراهل بیت و آیت خوب خداست/دوست دارم رهبرم راجلوه ای ازکوثراست/اوپیام کربلا را میدهدبرمسلمین/دوست دارم رهبرم راآسمان رااختراست/میرود راه امام وهرشهیدی باهدف/دوست دارم رهبرم راشیعیان راسروراست/دشمنان دین ماراباز رسوامیکند/دوست دارم رهبرم رادشمن اوابتر است/اسوه والگوی خوبی گشته آقا درجهان/دوست دارم رهبرم رابهر عالم گوهراست/شیعه باشدجانفدای حضرت سیدعلی/دوست دارم ره
دویست سال پیش دو دوست همسفر شده بودند از کوهها و دشتها گذشتند تا به جنگلی پر درخت رسیدند کمی که در جنگل پیش رفتند صدای خرناس یک خرس قهوه ایی بزرگ را شنیدند صدا آنقدر نزدیک بود که آن دو همسفر از ترس گیج شده بودند یکی از دوستان از درختی بالا رفت بدون توجه به دوستش و اینکه چه عاقبتی در انتظار اوست دوست دیگر که دید تنهاست خود را بر زمین انداخت چون شنیده بود خرس ها با مردگان کاری ندارند خرس که نزدیک شد سرش را نزدیک صورت مسافر بخت برگشته روی زمین کرد
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی
درحکومت عثمان،علی که فضائلش را نمیتوان شماره کرد( مولود کعبه فاتح خیبر فاتح احزاب قاتل مرهب و...)باید چاه کنی کند و از مدینه اخراج شود و جوان زیربیست سالی که فامیل عثمان است حاکم کوفه شود که از مهمترین شهرهای حکومت اسلامی بود،
دراسلام عمری صحابه و سنت و فرمایشات پیامبر ارزشی ندارد
به نقل اهل سقیفه پیامبر فرمود هرکس مرا دوست دارد علی را دوست داشته باشد
ولی عایشه و طلحه و زبیر و معاویه و عمروعاص و مر
         خالی شو، پُر می‌شوی..             قانع باش، غنی می‌شوی..          ساده باش، عمیق می‌شوی..        قضاوت نکن، عادل می‌شوی..    بنده خـدا باش، آزاد می‌ شوی..   خــودت باش، بی‌همتا می‌شوی.. ضعف خود را بپذیر ، قوی می‌شوی.دوست داشته‌باش، محبوب‌می‌شوی..
تسلیم سرنوشت شو،
                    حاکم تقدیر می‌شوی..               سکوت پیشه‌کن،                    همه چیز گویا می‌شود..                دخالت را رها کن،                       هدایت آغاز می‌شود.. 
 چقدر دوست داشتن تو خوب است. دوست داشتن تو  ماهی قرمز هیچ سفره هفت سینی نیست. دوست داشتن تو عین ساعت تحویل سال است. ــ همیشه منتظرش مانده ایم. ــ دوست داشتن تو  عیدی اول فروردین است. کاش همیشه عید بود. کاش همیشه تو را عیدی می گرفتم. تو را دوست دارم زمین از چرخیدن می ماند. و خورشید فراموش می کند که باید غروب کند. تو را دوست دارم. سیب ها  همه ی فصل ها به شکوفه می نشینند. چلچله ها کوچ نمی کنند. وقتی تو را دوست دارم دختر کوچک آسمانم هنوز.
اولین پست ۹۸مون
یکی بیاد که دستشو ببرم بالا، بگم هرکس که من دوست، آشنا و فامیل او بوده‌ام، زین پس فلانی دوست، آشنا و فامیل اوست.
یه تعداد آدم رو فقط انتخاب کنم، بگم شماها حق ندارید اون جدیده رو دوست، آشنا و فامیل خودتون بدونید. من برای شما هستم هنوز. 
بعدشم دست همون تعداد (یا اگه دستشون نمی‌شه یادشون) رو بگیرم و برم یه جایی که کسی نشناسدم به جز همونا. و کسی زبونم رو نفهمه و زبون کسی رو نفهمم به جز همونا. 
+عیدتون مبارک. از این پونصدیا و هزاریای عیدی نصیب همه‌تو
وَ قَالَ (علیه السلام) فِی کَلَامٍ لَهُ: وَ وَلِیَهُمْ وَالٍ، فَأَقَامَ وَ اسْتَقَامَ، حَتَّى ضَرَبَ الدِّینُ بِجِرَانِهِ.
وَلِیَهُم: سرپرست آنها شد، یعنى سیاست و امور دینى آنها را بر عهده گرفت.والٍ: والى، مقصود در اینجا پیامبر اکرم (ص) است.الْجِران: جلوى گردن شتر که به هنگام استراحت بر زمین مى گذارد. مجازا به معناى ثبوت و استقرار است.
وصف یکى از رهبران الهى (سیاسى، اجتماعى):و درود خدا بر او، فرمود: بر آنان فرمانروایى حاکم شد، که کارها را به پ
دختر با حجاب ...آرام از کنارت می گذرد ، بی صدا ...بدون جلب توجه... سیاهی، رنگ اوست و بو نداشتن ویژگی او... صورتش را نمیبینی، اما در مقابل اویی.اوست که با سکوت، با تو حرف میزند و به تو می آموزد.....اگر اهلش باشی.در اوج کرامت است و تندیس متانت..نزدیک، اما دور از دسترس...بی عشوه ولی دلربا...اوست معلم وقار در قله ی بی نیازی..هر خارو خسی عاشقش نمی شود و زیباییش را هر دلی لمس نمی کند...او پیش از انتخاب شدن انتخاب میکند و پیش از معشوق شدن عاشق می شود...با زیرکی گوی
من هومانم چیز هایی را دوست دارم که هیچ کس دیگر دوست ندارد یا افراد کمی دوست دارند و از چیز هایی بدم می آید که همه دوست دارند تنها چیزی که هم من دوست دارم و هم شما ها ادبیات است پس اکثرا راجع به ادبیات حرف میزنم ولی درباره ی چیز های دیگری هم که دوست دارم هم مینویسم
نکته :من نه نردم نه گیگ نه آدم معمولی 
#حدیث_مهدوی 
امام محمد باقر(ع)
«صاحب این امر چهار نشانه از چهار پیامبر دارد: نشانی از حضرت موسی، نشانی از عیسی، نشانی از یوسف و نشانی از حضرت محمد صلی الله علیه و آله:- نشانه اش از حضرت موسی، وحشت و نگرانی است.- نشانه اش از حضرت یوسف، زندانی شدن اوست.- نشانه اش از حضرت عیسی، اختلاف مردم در حق اوست که می گویند: مرده است و برخی گویند نمرده است.- نشانه اش از رسول اکرم صلی الله علیه و آله قیام به شمشیر اوست».
الامامة و التبصرة/ ص94
#حدیث_مهدوی 
امام محمد باقر(ع)
«صاحب این امر چهار نشانه از چهار پیامبر دارد: نشانی از حضرت موسی، نشانی از عیسی، نشانی از یوسف و نشانی از حضرت محمد صلی الله علیه و آله:- نشانه اش از حضرت موسی، وحشت و نگرانی است.- نشانه اش از حضرت یوسف، زندانی شدن اوست.- نشانه اش از حضرت عیسی، اختلاف مردم در حق اوست که می گویند: مرده است و برخی گویند نمرده است.- نشانه اش از رسول اکرم صلی الله علیه و آله قیام به شمشیر اوست».
الامامة و التبصرة/ ص94
بسم الله الرحمن الرحیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج سلام☺️(عکس ژورناله)طرح فوق قابل سفارش در رنگ و سایز دلخواه به عنوان:روتختیشال مبلکوسنپتوی نوزاد پتوی بزرگسالهست☺️برای سفارش و اطلاع از قیمتها دایرکت پیام بدیدکامنت جواب نمیدم⛔⛔#روتختی#کوسن#پتوی_نوزاد#پتو#شال_مبل#رومبلی...خودم را دوست دارم!همه جا همراهم بوده؛ همه جا☺️یکبار نگفت حاضر نیستم با تو بیایمآمد و هیچ نگفتحرف نزدگفتم و او شنیدرنجش دادم و تحمل کرد.خودم را سخت دوست دارم!خودم را آنقد
نمیدانم
تو را به اندازه ی نفسم دوست دارم
یا نفسم را به اندازه ی تو !؟
نمیدانم ..
چون تو را دوست دارم نفس میکشم
یا نفس میکشم که تو را دوست بدارم !؟
نمیدانم ..
زندگیم تکرار دوست داشتن توست،
یا تکرار دوست داشتن تو ، زندگی ام !
تنها میدانم :
که دوست داشتنت
لحظه ، لحظه لحظه ی زندگی ام را می سازد
و عشقت
ذره ، ذره ، ذره ی وجودم را !
 
❣️❣️❣️❣️❣️❣️
 
عشق آن نیست
که می آید
دستانت را می گیرد
آرزوهایت را یک به یک در آسمانِ خیال نشانت می دهد
و تو را در آغوش گر
 
دلم ز سینه برون شد...
ز بس تپید... بیا...
 
اَللّهُمَّ عَجِّلِ الِوَلیِّکَ الفَرج...
 
**********
 
روزی مردی قصد سفر کرد،پس خواست پولش را به شخص امانت داری بدهد.پس به نزد قاضی شهر رفت و به او گفت:به مسافرت می روم،می خواهم پولم را نزد تو به امانت بگذارم و پس از برگشت از تو پس بگیرم.
قاضی گفت:اشکالی ندارد پولت را در آن صندوق بگذار پس مرد همین کار را کرد.
وقتی از سفر برگشت،نزد قاضی رفت و امانت را از خواست.قاضی به او گفت:من تو را نمی شناسم.
مرد غمگین شد و به س
اگر خدا را دوست داری
اگر خدا را دوست داری،✨خدا گفته است:✨(لا یسخر قوم من قوم)همدیگر را «مسخره نکنید.»
اگر خدا را دوست داری، ✨خدا گفته است:✨(ولا تلمزوا انفسکم)از همدیگر «عیب جویی نکنید»
اگر خدا را دوست داری ،✨خدا گفته است:✨(ولا تنابزوا بالالقاب)«لقب زشت» به هم ندهید.
اگر خدا را دوست داری، ✨خدا گفته است:✨(و انفقوا فی سبیل الله)در راه خدا «انفاق کنید.»
اگر خدا را دوست داری ،✨خدا گفته است:✨(و بالوالدین احسانا)و «به پدرو مادر نیکی کنید.»
اگر خدا
«من منچستر‌یونایتد را دوست دارم» اثر مهدی یزدانی خرم.
این کتاب به سبک کاملا متفاوتی نوشته شده. داستان‌های متوالی و تو‌در‌تو درمورد افراد مختلف که ممکنه درمورد هر شخصیت و حادثه‌ی کتاب فقط چند خط نوشته شده باشه و درنهایت آدم‌ها و حوادث متفاوتی به‌طور زنجیروار به هم مرتبط شدن. کتاب، حوادث دهه ۲۰ و ۳۰ ایران رو به تصویر میکشه. از اشغال ایران توسط متفقین تا نخست‌وزیری مصدق و کودتای ۲۸ مرداد. فضای جامعه در اون سال‌ها به تصویر کشیده شده. از سلط
یکی از دوستام می گفت، هر کسی خیلی خودش را دوست داشته باشه آنگاه سایرین را هم دوست خواهد داشت. 
 
ایده ایشان این بود که دوست داشتن دیگران به دلیل دوست داشتن خود است و هر چه خود را بیشتر دوست داشته باشید آنگاه دیگران را نیز دوست خواهید داشت.
 
ادامه مطلب
میخوام بدونی عزیز دلم 
تو رو دوست دارم، بیشتر از هر کس و هر چیزی که دوست داشتم 
جوری که هیچ چیز و هیچ کس رو اینجوری دوست نداشتم تا الان 
عشق من
دوست دارم 
اونقدر که میتونم چیزی یا کسی رو دوست داشته باشم، شاید هم بیشتر
اونقدری که کسی مثل من میتونه عشق چیزی بشه، حتی بیشتر 
دوست دارم 
باسمه تعالییاران پیغمبرسلمان فارسیغزل۲در روایات است نام احمد و ذکر و نشانهر چه گیرد هدیه باشد از برای دیگرانچون نهان بودی علاماتی سه گانه بر نبیرفت سلمان تا بجوید در نبی آن را عیانمهر احمد بین کتفینش چو پیدا کرد اوواگذارد دین خود، مسلم شود هم بعد از آناو سفر بنمود از ایران، شد غلامی بر عرباحمد مرسل نمود آزاد او را بی گمانبر نهادش اسم سلمان و بگفتا یار ماستاو قوی بود و شجاع و صاحب علم زمانحفر خندق از برای حفظ مردم طرح اوستمنجنیق آورد او، بهر
روز جهانی دوستی یادی هم بکنیم از اون بزرگواران که در قالب دوست من دوست داره با دوست تو دوست بشه ، دوست داری با دوست من که که دوست داره با دوست تو دوست بشه، دوست بشی ! اومدن جلو... بعد نگو اون زیر میرا یه هدفای دیگه داشتن. از جنس آستین بالا زدن واسه شازده پسرشون. بعد چون از نه شنیدن هراسان بودند واسطه بدبخت رو پاس میدادن سمت ما خودشون مشغول جا باز کردن تو دل ما بودند. بعد ما به واسطه که گفتیم نه، دیگه رویی ازشون ندیدیم! یه جوری نیست شدند که انگار هیچ
 
یک سری دوست داشتن ها هست .از اول بوی غم می دهد .در ترافیکی با او دست هایش محکم گرفتی .می دانی این دست ها همیشگی نیست .در تولدت شمعت را فوت می کنی و تنها آرزویت اوست .می دانی آرزوی محال است ...تو کافه نشستی با او قهوه می خوری ، تلخ با قند چشم هایش ، می دانی یک روز باید تلخ بخوری تلخ تلخ ...یک سری دوست داشتن ها هست .بوی جدایی می دهد .بوی اولی و اخری بودن ولی عجیب آدم دلش می خواهد باشد با این اولی و اخری ...حتی به قیمت جدایی ، حتی به قیمت تباهی ...!#فاطمه_جواد
به استناد سایت مشاوره حقوقی دینا ، سازمان های اداری کشور در انجام وظایف خود باید از اصول مهمی پیروی و تبعیت نمایند که از جمله مهم ترین آنها می توان بهاصل حاکمیت قانون بر سازمان های اداری ، اصل سلسله مراتب در سازمان های اداری و همچنین اصل برخورداری سازمان های اداری از شخصیت حقوقی اشاره نمود که هر یک از اصول مذکور ، آثار و نتایج مخصوص به خود را به بار می آورند . برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد اصول فنی حاکم بر سازمان های اداری بر روی لینک زیر
به استناد سایت مشاوره حقوقی دینا ، خدمات عمومی که توسط دولت ها ارائه می شوند ، به دلیل اینکه برای رفع نیازهای عموم شهروندان هستند ، بایستی به نحو صحیحی استقرار یافته تا همه شهروندان به یکسان و برابر از آنها برخوردار بشوند . علاوه بر این ، انطباق خدمات عمومی با مقتضیات روز ، استمرار یا ثبات این خدمات و تقدم عمومی در برخورداری از این خدمات پذیرفته شده است . برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد اصول حاکم بر خدمات عمومی در حقوق اداری بر روی لی
داشتن یه دوست خوب و مهربون ، یه نفر هم عقیده با تو ، یه نفر از جنس تو ، یه نفر که درکت میکنه چون مثل خودته خیلی خوبه . یه همچین دوستی دارم . با اینکه مجازیه ، با اینکه تا الآن ندیدمش ، صداشو نشنیدم ولی بهترین دوستمه . از مرز اینترنت و وای فای فراتر رفتیم و واقعی شدیم . دو تا دوست حقیقی . دوست دارم دوست خوبم ....نیلو
حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش می اندیشید ...که دخترش به چه کسی بدهد مناسب او باشد ..
در یکی از شبها وزیرش را صدا زد و از خواست که شبانه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد ...
از قضا آن شب دزدی قصد دزدی در آن مسجد را کرده بود تا هرچه گیرش بیاید از آن مسجد بدزدد...پس قبل از وزیر و سربازانش به آنجا رسید ...در را بسته یافت واز دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد ...هنگامی که بدنبال اشیاء بدرد بخورش می
مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوستتا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست
واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفسطوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست
زلف او دام است و خالش دانه ان دام و منبر امید دانه‌ای افتاده‌ام در دام دوست
سر ز مستی برنگیرد تا به صبح روز حشرهر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست
بس نگویم شمه‌ای از شرح شوق خود از آنکدردسر باشد نمودن بیش از این ابرام دوست
گر دهد دستم کشم در دیده هم چون توتیاخاک راهی کان مشرف گردد از اقدام دوست
 
حض
#حدیث_مهدوی 
امام زین العابدین(ع)
«فی القائم منا سنن من ستة من الأنبیاء، سنة من نوح، و سنته من ابراهیم، و سنته من موسی، و سنته من ایوب، و سنته من محمد صلوات الله علیهم. فاما من نوح فطول العمر، و اما من ابراهیم فخفأ الولادة و اعتزال الناس، و اما من موسی فالخوف و الغیبته، و اما من عیسی فاختلاف الناس فیه، و اما من ایوب فالفرج بعد البلوی، و اما من محمد صلی الله علیه و آله و سلم فالخروج بالسیف».
«در قائم ما شش نشانه از شش پیامبر هست، نشانی از حضرت نوح
بازنویسی حکایت حاکمی دو گوشش ناشنوا شد
بازنویسی حکایت حاکمی دو گوشش ناشنوا شد حکایت نگاری صفحه 66 نگارش هشتم
«حاکمی دو گوشش ناشنواشد. مداوای طبیبان هم اثری نکرد. حاکم از این پیشامد که باعث شد او دیگر صدای هیچ مظلومی را نشنود بسیار ناراحت بود و نمی دانست چه کند. روزی شخص دانایی، نزدش رفت و با اشاره و به کمک نوشتن به او گفت: ای سلطان، چرا غمگین هستید؟ شما یکی از حس های خود را از دست داده اید، خداوند به شما حواس دیگر هم داده است که سالم اند، آنها را
بسم الله الرحمن الرحیم
یا فارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
چند سؤال دارم ازتمام علمای سقیفه
اگر کنار پیامبر ص بودید در احد آیا اورا تنها می‌گذاشتید و از کوه بالا می رفتید؟(مانند عمر و ابابکر)
اگر در غزوه احزاب کنار پیامبر بودید و از شما میخواست که به جنگ با عمرو بروید آیا در خواست پیامبر را اجابت نمیکردید؟(مانند عمر و ابابکر)
اگر در کنار پیامبر بودید و پیامبر به شما می‌فرمود به جیش اسامه بروید و خدا لعنت کند آنکه به جیش اسامه نرود آیا به درخو
عشق در لحظه پدید می آیددوست داشتن در امتداد زمان؛این، اساسی ترین تفاوت میان "عشق و دوست داشتن" است.عشق، معیارها را درهم می ریزد...دوست داشتن بر پایه ی معیارهابنا می شود...عشق ناگهان و ناخواسته شعله می کشددوست داشتن از شناختن و خواستن سرچشمه می گیرد...عشق، قانون نمی شناسد!دوست داشتن، اوج احترام به مجموعه ای از قوانین عاطفی ست...عشق، فوران می کند چون آتشفشان و شره می کند چون آبشاری عظیم ...دوست داشتن، جاری می شود چون رودخانه ای بر بستری با شیب نرم

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها